الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ تاریخ پیدایش نقد فیلم را میتوان با زمان نمایش اولین فیلمهای سینمایی هم زمان دانست. در ایران نیز نقد همواره جز جدایی ناپذیر جریان نمایش فیلم بوده و شور و حالی به اکران فیلمها میداده است. جریان نقد فیلم در مشهد نیز دورههای مختلف اوج و فرود را گذرانده است که ماحصل آنها تربیت و پرورش منتقدان بزرگی است که نام خیلی شان را میتوانیم در نشریات تخصصی سینمایی کشور ببینیم.
بسیاری از آنها نیز مانند فریدون جیرانی خود به جرگه فیلم سازان پیوستند و فیلمهای مهمی را در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند. با این حال چندسالی است که کمتر ردپایی از آن نقدهای فنی و تأثیرگذار در مطبوعات و رسانههای مشهد شاهد هستیم. اینکه جریان نقد فیلم و سینما درمشهد چه روندی را طی کرده است و اکنون در چه شرایطی به سر میبرد، موضوعی است که ما در این گزارش آن را بررسی کرده ایم و از سه منتقد شناخته شده مشهدی خواسته ایم دراین باره تحلیل خود را ارائه دهند.
تماشای فیلم سؤالاتی را در ذهن تماشاگر ایجاد میکند و او را وامی دارد که به جست وجوی پاسخ باشد. اینجاست که نقد فیلم به کمک تماشاگر میآید تا به بخشی از آن سؤالات پاسخ دهد. در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ پاتوقهای متعددی برای پاسخگویی به این سؤالات در مشهد وجود داشت که یکی از آنها انجمن منتقدان فیلم بود. جلسات هفتگی این انجمن در مجتمع امام رضا (ع) با حضور علاقهمندان سینما برگزار میشد.
در این جلسات فیلمهای مختلف دنیا و تولید داخل به نمایش درمی آمد و در انتها حاضران درباره فیلم به بحث و گفتگو مینشستند. این جلسات نسلی از منتقدان را در مشهد پرورش داد که خروجی تحلیل آنها رسانههای مختلف مشهد و تهران را تغذیه میکرد. یکی از بخشهای جذاب این جلسات دعوت از عوامل فیلم بود. حبیب قاآنی با برشمردن دو نوع نقد مرسوم در سینما، یعنی نقد آکادمیک و نقد ژورنالیستی، میگوید: در دو دهه گذشته که رسانههای مکتوب رونق بیشتری داشتند، میدان رقابت برای منتقدان سینمایی بیشتر بود.
نقدهای مختلفی از فیلمهای سینمایی روز جهان و فیلمهای داخلی در این نشریات با گذشتن از فیلترهای متعدد منتشر میشد و به همین دلیل منتقدان سعی میکردند نوع نگاه خود را پرورش دهند، اطلاعات خود را بالا ببرند و بیشتر فیلم ببینند تا بتوانند در رقابت با دیگر منتقدان حرفی برای گفتن داشته باشند؛ اما با گسترش فضای مجازی در سالهای اخیر صفحات شخصی نقد فیلم در شبکههای اجتماعی به میدان آمدند. اما در این فضا دیگر آن حساسیتها و رقابتها وجود ندارد و شخص خودش را برای رشد و پرورش تحت فشار قرار نمیدهد و نیازی نمیبیند که کتاب بخواند، دوره آموزشی بگذراند و فیلم ببیند تا بتواند مفاهیم درست نقد را منتقل کند.
او میگوید: با این حال امروز بستر و جریان آموزشی چندانی برای پرورش نگاهها در یک استاندارد سینمایی نداریم و بنابراین نقدهای سینمایی هم لقمهای و مجازی شده اند.
در واقع آنچه امروز به عنوان نقد مطرح میشود، عبارت است از کپی کردن نقد و فکر دیگران. این به هیچ جریان نقدی کمک نمیکند و برای شهری مانند مشهد که هنرمندان زیادی را پرورش داده است، اصلا مناسب نیست. مشهد یکی از لوکیشنهای ثابت بسیاری از فیلمها محسوب میشود و پردیسهای مختلف سینمایی که دارد نشان دهنده اقبال مخاطبان به سینماست.
او ادامه میدهد: تکلیف بسیاری از نقدهای فضای مجازی روشن است. عدهای برای گرفتن چند لایک بیشتر، ژست انتقادی میگیرند، ولی در واقع کارشان استفاده از الفاظ بد برای یک فیلم و حتی در مواردی فحاشی به کارگردان است. عدهای نیز به دلیل دوستی با عوامل یا داشتن روابط مالی با آنها از جریان نقد حرفهای خارج شده اند و برای فیلم مانند یک تیزر تبلیغاتی عمل میکنند. حاصل چنین اتفاقی به وجود آمدن مخاطبانی با سطح سلیقه و توقع پایین است.
قاآنی با بیان اینکه جریان نقد سینما همچنان متکی به نسل قدیمی است، میگوید: این درحالی است که هیچ نگاه جدیدی به این نسل وارد نشده است. اگر بخواهیم اسم چند منتقد سینمایی را بیاوریم، ناخودآگاه همان اسمهای قدیمی مجله فیلم و... به ذهنمان میرسد. منتقدانی از نسل جدید که بتوانند فیلم را تحلیل کنند، پرورش نداده ایم. از آن طرف، نسل قدیمی همچنان دارد با سبک و سیاق خود فیلمها را نقد میکند. این برای بخشی از مخاطب امروز دیگر جذاب نیست، چون زبان او متعلق به گذشته است و خود را دراین حوزه به روزرسانی نکرده است.
او با اشاره به گسستی که در این حوزه اتفاق افتاده است، ادامه میدهد: از سوی دیگر نسل جدیدی که وارد رسانههای جدید شده است از حیث علم نقد و تحلیل فاصله زیادی با استاندارها دارد. این نسل بر اساس دانش و سلیقه شخصی خود درباره یک فیلم اظهار نظر میکند. این سردرگمی جریان نقد در شهر مشهد پررنگتر است. این اتفاق را زمانی مشاهده میکنیم که جشنواره فیلم فجر در مشهد هم زمان با تهران برگزار و جلسات نقد تشکیل میشود.
استقبال کم مخاطبان از این جلسات و کیفیت نقدهایی که در آنها ارائه میشود، نشان میدهد که هنوز خیلی کار داریم و نباید خودمان را به جلسات نقد سالی یک بار جشنواره فجر قانع کنیم. او میگوید: آنچه اکنون بر پرده سینماها میبینیم و مورد استقبال عموم قرار میگیرد، حاصل همان نقدهای فضای مجازی نسل جدید است که یا هیچ نشانی از فنون سینمایی ندارد و پر از ایراد است، یا فیلمی است که اصلا به نقد منتقد توجه نمیکند. زمانی نقد منتقد روی عوامل سازنده فیلم تأثیر میگذاشت و نگاه و عملکرد نویسنده و کارگردان را عوض میکرد.
او تأکید میکند: برنامه ریزی مسئولان فرهنگی برای تشکیل انجمن منتقدان، کشف استعدادهای جدید، ایجاد بسترهایی برای نمایش فیلم، تشکیل جلسات نقد و بررسی و انتشار و دیده شدن نقدها و رقابت موجب میشود خروجی سینمای ایران، فیلمهایی با کیفیت بالاتر باشد.
در دهه ۷۰ خانه فیلم مشهد یکی از پرشورترین پاتوقهای نقد فیلم را در مشهد برگزار میکرد؛ جلساتی که روزهای جمعه برگزار میشد و استقبال از آنها آ ن قدر زیاد بود که به سینما قدس و بعد هم به سینما آفریقا منتقل شد.
افرادی مانند بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمی کیا، مرحوم امیر قویدل، مجید مجیدی و خیلی از کارگردانان صاحب نام دیگر در این نشستها شرکت میکردند تا فیلمشان را منتقدان مشهدی تحلیل و بررسی کنند. محمدهادی عرفانیان با یادآوری این جلسات میگوید: همه مصادیقی راکه باعث رونق نقد در مشهد میشدند از دست داده ایم. باید دوباره بتوانیم آن محافل را با ویژگیهای سینمای مؤلف به وجود بیاوریم. باید بتوانیم بخشهای غیردولتی یا خصولتیها را که دغدغه اجتماعی دارند، وارد کنیم. اگر میخواهیم جریان نقد در مشهد به سامان برسد، باید اهالی سینما متفق و متحد شوند و دوباره به متن و مؤلفههای اصلی سینما برگردند.
او میگوید: تا یک دهه پیش سینماگران برای عکس یادگاری گرفتن به مشهد نمیآمدند؛ میدانستند به مشهد که میآیند، قرار است در حضور منتقدان از فیلم خود دفاع کنند. الان به جایی رسیده ایم که نقد در بخشهای فرهنگ و هنر رسانه هایمان خالی است و این بخش محدود شده است به معرفی فیلمها و عوامل آن ها. اگر قرار باشد دوباره افراد اهل مطالعه و تفکر و دارای قلم پویا وارد میدان شوند، سازمانهایی مانند خانه هنرمندان شهرداری، حوزه هنری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر سازمانهای فرهنگی باید برای آن برنامه ریزی کنند. همچنین باید در جشنواره ها، بخش نقد و تحلیل محتوا دارای رتبه باشد و ارزش گذاری شود.
او میگوید: فرصتی مانند جشنواره فجر در مشهد برگزار میشود، ولی میبینیم که جلسات نقد و بررسی محدود به زمان جشنواره میشود، در حالی که بسیاری از فیلمهای جشنواره بعدا به اکران عمومی در میآیند و چند ماه در اکران میمانند که فرصت خوبی است که نشستهای نقد و بررسی آن تشکیل شود. این به پویایی ذهن کمک میکند، چون باعث افزایش میزان مطالعه میشود.
اگر ساختار فیلم را به یک سه ضلعی تشبیه کنیم و دو ضلع آن را کارگردان و تماشاگر بنامیم، قطعا ضلع سوم را باید به منتقد اختصاص بدهیم. در واقع منتقد حلقه وصل بین کارگردان و تماشاگر است که میتواند به تماشاگر برای درک بهتر فیلم کمک کند. این همان بخشی است که با گسترش فضای مجازی روبه انزوا رفته است.
علی مقدسی، منتقد صاحب نام دیگری است که دلیل فاصله گرفتن جریان نقد فیلم مشهد را از دوران اوج خود، مجازی شدن هرچه بیشتر جریان نقد میداند و میگوید: اکنون بیشتر جلسات نقد به فضای مجازی منتقل شده اند. حتی صاحبان سینما یعنی کسانی که میتوانند بستر برگزاری جلسات نقد فیلم را فراهم کنند هم بیشتر به سمت جاذبههای کاذب نمایش فیلم رفته اند و به جای برگزاری نشستهای نقد و بررسی، برای فیلم افتتاحیه برگزار میکنند؛ یعنی از کارگردان و چند بازیگر مطرح فیلم دعوت میکنند که مردم برای گرفتن عکس یادگاری با آنها هجوم بیاورند.
او اضافه میکند: از طرفی سازمانهایی که زمانی متولی برگزاری جلسات نقد فیلم بودند، تمایلی به ورود به این عرصه ندارند و خود را مکلف نمیدانند که این خلأ را پر کنند، چون احساس نیاز نمیکنند. وقتی این خلأ وجود داشته باشد، پرورش منتقد هم کاملا به حاشیه میرود.
او میگوید: این خلأ باعث میشود روند ساخت فیلم دچار آسیب شود. کارگردان احساس میکند بدون اینکه فیلمش نقد شود میتواند فیلم بعدی اش را بسازد. موضوع این است که متولیان امر در این زمینه احساس نیاز نمیکنند. این وضعیت از سوی دیگر باعث میشود سطح سلیقه مخاطبان و توقع آنها از کیفیت فیلم پایین بیاید.
وقتی منتقدی وجود نداشته باشد، تماشاگر بعد از دیدن فیلم به اینترنت مراجعه میکند و سعی میکند پاسخ سؤالاتش را از نقدهای موجود در اینترنت پیدا کند، درحالی که بسیاری از آنها نقدهای فنی و کامل و جامعی نیستند؛ بنابراین سطح سلیقه مخاطب به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد؛ یعنی اگر فیلمی نمایش داده شود و جلسات نقد اصولی آن برگزار شود، هم تماشاگر بهره میبرد و هم کارگردان و عوامل فیلم. در اینترنت هر کسی میتواند نقد خودش را بدون هیچ نظارت اصولی و حرفهای منتشر کند. تماشاگری که به دنبال پاسخ سؤالاتش میگردد، این نقد را میخواند و فکر میکند نقد فیلم و فیلم خوب همین است و سطح سلیقه اش پایین میآید. این در دراز مدت به سینما آسیب میزند.
با این حال او فیلمهای کوتاه را دارای شرایط بهتری میداند و میگوید: مشهد هنوز در حوزه نقد فیلم کوتاه فعال است. مراکز آموزشی و انجمن سینمای جوانان مشهد هر هفته جلسات نمایش و نقد فیلم کوتاه را برگزار میکنند. پیشنهاد مشخص او نیز احیای دوباره خانه فیلم مشهد است، منتها با استفاده از تجربههای جدیدی که به دست آورده ایم. او توضیح میدهد: یعنی نمایش فیلم با حضور کارگردان و عوامل و منتقدانی که به صورت صحیح و با چارچوبهای حرفهای فیلم را مورد نقد قرار میدهند.
آن شور و حالی که در چنین شرایطی ایجاد میشود کاملا با چیزی که در فضای مجازی وجود دارد متفاوت است. نقدهای موجود در فضای مجازی نمیتواند خلأ نقدهای حضوری را برطرف کند؛ چون سینما بهترین محل برای نقد و تبادل تجربیات عوامل فیلم است؛ بنابراین باید این جریان را دوباره به خود سینما برگردانیم و صاحبان سینماها نیز باید از این جریان استقبال و حمایت کنند؛ چون ایجاد شور و هیجان در تماشاگران در نهایت منجر به پرشدن سئانسهای بعدی میشود.